خردمندی بر احساس شادمانی مؤثر است؟
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۹۸۹۵۷
مطالعات جدید محققان سرنخهای جالبی در مورد ماهیت خرد و نقش آن بر احساس شادمانی ارائه داده است.
به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، روانشناسان بر این باور هستند که خردمندی با ایجاد یک زندگی بهتر همراه است و عاقلانه زندگی کردن مترادف شاد زندگی کردن و داشتن احساس بهروزی در طول حیات است.
خردمندی و انواع آنخرد، مانند عشق یا هوش یکی از سازههای روانشناختی انسان بهشمار میرود که درک آن آسان اما تعریف و اندازهگیریاش دشوار است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خرد بهطور کلی به دو نوع اجرایی و پدیدار شناختی تقسیم میشود. خرد اجرایی، رویکردی سنتیتر است که بر شناخت تأکید دارد و نتایجی از رفتار که توسط دیگران مورد قضاوت قرار میگیرد را مورد توجه قرار میدهد. حکمتِ این نوع خرد، تخصص در عملشناسی اساسی زندگی است. با این حال خرد پدیدار شناختی به تجربیات ذهنی هر فرد بازمیگردد و بیشتر با خودگزارشدهی یا خودسنجی توصیف میشود که توصیفکننده روشهای جمعآوری دادهها توسط افراد بدون دخالت شخص بیرونی بهعنوان پژوهشگر است. خرد پدیدار شناختی در نتایج رفتارهایی نمایان میشود که به لحاظ اجتماعی مورد ارزیابی قرار میگیرد.
خرد اجرایی مستلزم توانایی در نظر گرفتن زمینههای رفتاری، تحمل ارزشهای مختلف و مدیریت شرایط فقدان اطمینان است و در آن فردی عاقل محسوب میشود که شرایط دیگران را درک میکند و میداند چگونه با مشکلات زندگی کنار بیاید. خرد پدیدار شناختی مستلزم تجربه ذهنی شناخت، انگیزهها و عواطف فردی است که خردمند شناخته میشود و خرد در آن عنصری شخصی است و به بینش فرد نسبت به زندگی خود دلالت میکند. خرد پدیدار شناختی به سطح معمولی و نه حداکثری خرد فرد دست مییابد، زیرا ارزیابی آن بهجای توجه به عملکردهای تحت چالش، بیشتر به یادآوری تجربیات روزانه فرد میپردازد. دو خرد یادشده یکسان نیست، اما به هم مرتبط است.
خردمندی و نقش آن در داشتن یک زندگی خوبمحققان سالهای طولانی روی وجود ارتباطی بالقوه میان خردمندی و داشتن یک زندگی خوب به مطالعه پرداختهاند، اما همچون خرد، مفهوم زندگی خوب نیز برای همه یکسان نیست. در این زمینه دو رویکرد «بهزیستی لذتگرایانه» و «بهزیستی ایودایمونیک» ارائه شده است.
بهزیستی لذتگرایانه، زندگی خوب را یک زندگی مملو از احساسات مثبت و لذت همراه با نداشتن عواطف منفی تعریف میکند و زندگی خوب در آن بهمعنای داشتن حس خوب است. بهزیستی ایودایمونیک بر تعدیل، رشد و تحقق ظرفیتهای شخصی هر فرد تمرکز دارد و در آن زندگی خوب بهمعنای معنادار بودن و خودشکوفایی است.
محققان تورنتو در بررسیهای اخیر خود درباره ارتباط یادشده، ابتدا به بررسی این نکته پرداختند که کدامیک از ویژگیهای فردی منجر به بروز یک یا هر دو نوع خرد میشود، پس از آن این نکته را مورد بررسی قرار دادند که آیا خردمندی با احساس داشتن یک زندگی خوب (لذتگرایانه یا ایودایمونیک) و درنتیجه شادمانی مرتبط است؟
محققان در این مطالعات به بررسی ۳۰ سال تحقیق در زمینه حکمتهای تجربی پرداختند و بینشهایی فراتحلیلی در مورد همبستگیها و پیامدهای خرد ارائه دادند. مطالعات متعدد آنها شامل ارزیابی خرد پدیدار شناختی و اجرایی از طریق اندازهگیریهای چندگانه و سنجش همبستگی آنها با مجموعهای از ویژگیهای روانشناختی و شخصیتی، همچنین اندازهگیری بهزیستیهای لذتگرایانه و ایودایمونیک بود.
بررسیها و یافتههای بهدستآمده از تحقیقمحققان در ابتدا تنها به همبستگیهایی میان سن و خرد دست یافتند و استدلال کردند که سالخوردگی به خودی خود باعث ایجاد خردمندی نمیشود. به این معنا که گذر زمان و طول عمر بهتنهایی بهارمغانآورنده خرد نیست، بلکه خردمند شدن به چگونگی بهرهبردن از زمانی بستگی دارد که هر فرد در طول عمر خود در اختیار دارد. دومین دستاورد آنها نیز نشان داد که برخلاف باور رایج عموم که مردان را عاقلتر میداند، جنسیت هیچ نقشی در خردمندی ندارد.
محققان پس از آن به بررسی ارتباط میان خرد و پنج ویژگی شخصیتی شاخص پرداختند و دریافتند بین خرد پدیدار شناختی و قدرت پذیرش همبستگی مثبت زیادی دیده میشود. خرد پدیدار شناختی همچنین با وظیفهشناسی، برونگرایی و توافقپذیری در چندین معیار همبستگی مثبت و معنادار داشت، اما میان آن با روانرنجوری همبستگی منفی دیده شد. با این حال خرد اجرایی با هیچیک از این پنج ویژگی بزرگ همبستگی معناداری نداشت. از دیگر نتایج این بررسی عبارت بود از اینکه همه شخصیتهای بشری به یک اندازه از تخصص حل مسئله آگاه هستند، هیچ ارتباطی میان خردمندی و خودشیفتگی وجود ندارد و عزتنفس با معیارهای چندگانه خرد پدیدار شناختی ارتباط زیادی نشان میدهد، اما با خرد اجرایی ارتباطی ندارد.
محققان در نهایت به بررسی خرد و داشتن زندگی خوب پرداختند و دریافتند که بهزیستی لذتگرایانه یک همبستگی مثبت متوسط تا بزرگ با خردمندی نشان میدهد، خرد پدیدار شناختی بهطور قابلتوجهی با عاطفه مثبت همبستگی دارد و بهزیستی ایودایمونیک همبستگی مثبت زیادی با هر دو نوع خرد دارد، اما این همبستگی برای خرد پدیدار شناختی قویتر است.
دو مؤلفه اصلی بهزیستی ایودایمونیک عبارت است از سازگاری و رشد که سازگاری از طریق خودمختاری، تسلط بر محیط، روابط مثبت و معیارهای پذیرش خود و رشد از طریق مقیاسهای رشد شخصی و هدف در زندگی ارزیابی میشود. بررسیها نشان داد که خرد پدیدار شناختی با سازگاری همبستگی معنادار و مثبت داشت و هر دو خرد پدیدار شناختی و اجرایی با رشد همبستگی مثبت و معنادار نشان دادند.
بین خرد و داشتن زندگی خوب رابطه مثبتی وجود داردمحققان درمجموع دریافتند که هرچند رویکردهای پدیدار شناختی و اجرایی، همبستگیهای متمایز خود را برای مفهومسازی خرد دارند، هر دو با قدرت پذیرش و بهزیستی لذتگرایانه و ایودایمونیک، بهویژه رشد، مرتبط هستند و این اشتراکات ممکن است منعکسکننده ویژگیهای اساسی و مشترک خرد در دیدگاههای نظری باشد. به بیان دیگر خرد مستلزم انعطافپذیری در تفکر، تمایل به پذیرش ایدهها و دیدگاههای مختلف و جهتگیری به سمت کاوش، رشد روانی و تحقق شخصی (خودشکوفایی) است. به این ترتیب، بین خرد و زندگی خوب از هر دو نوع لذتگرایانه و ایودایمونیک رابطه مثبتی وجود دارد که این بهمعنای وجود ارتباط میان خردمندی و احساس شادمانی است.
محققان نتیجه گرفتند که هرچند شکلهای مختلف خردمندی تضمینکننده زندگیهایی نیست که بهلحاظ عاطفی مثبت باشد، افراد خردمندتر در نهایت شادتر هستند و بدون در نظر گرفتن شرایط عینی و عکسالعملهای عاطفی در زندگی رضایت بیشتری دارند.
کد خبر 638320منبع: ایمنا
کلیدواژه: شادمانی شادی زندگی شاد خردمندی انسان خردمند شادی و نشاط روان شناسی مطالعات محققان تحقیقات جدید کیفیت زندگی شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق پدیدار شناختی داشتن یک زندگی احساس شادمانی همبستگی مثبت خرد اجرایی زندگی خوب بررسی ها میان خرد دو نوع
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۹۸۹۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا هیپنوتیزم برای درمان بیماران مبتلا به سرطان مفید است؟
هیپنوتیزم میتواند برای درمان بیماران مبتلا به سرطان سینه به دلیل اضطراب زیاد ناشی از بیماری و بروز خودبهخودی افکار مزاحم، اجتناب و فرار از مقابله با بیماری، تحریکپذیری و بیشبرانگیختگی و نداشتن تمرکز مؤثر باشد و کمکی مفیدی به تعدیل و بهبود علائم کند.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، شنیدن روایتهای مربوط به هیپنوتیزم و خواب مغناطیسی، همیشه برای همه افراد جذاب بوده است، طوری که تمام افراد تمایل حداقل برای یکبار، این خواب مغناطیسی را تجربه کنند و پس از بیداری، تمام خاطرات تلخ ذهن آنها از بین رفته باشد، در واقع هیپنوتیزم به دست نیافتنیترین قسمت مغز چنگ میاندازد و آن را بیرون میکشد.
تجربه فرد از هیپنوتیزم، مشابه لحظهای است که فرد در زندگی به حالت خلسه فرو رود، از این رو قدرت هیپنوتیزم یک اتفاق ماورایی نیست، بلکه فقط پیشنهادات و صحبتهایی است که در حالت خلسه به افراد منتقل میشود تا به وسیله آن بتوانند رفتار و احساسات خود را تغییر دهند؛ به عنوان مثال، هیپنوتراپیست کمک میکند افراد زمانی که از یک حادثه یا اتفاق احساس گناه دارند، احساس خود از آن تجربه را تغییر دهند.
هیپنوتیزم درمانی بر پایه اصول روانشناسی است که به افراد برای دست یافتن به ضمیر ناخودآگاهشان کمک میکند، در حالت هیپنوتیزم به مغز این فرصت داده میشود که هر اتفاقی که در زندگی رخ داده است، پردازش کند.
هیپنوتیزمتراپی در روانشناسی، جادو نیست، هیچ ساعت تابداری جلوی چشمها قرار نمیگیرد که پس از ۱۰ شماره کنترل مغز را برعهده بگیرد و از فرد کارهای خارقالعاده بخواهد، در واقع این حالت در روانشناسی حالت آرام و متمرکزی است که بدن در حالت راحتی قرار دارد، در این وضعیت فرد به اختیار خود، کنترل را به فرد درمانگر میدهد و هر زمان که بخواهد میتواند از این وضعیت خارج شود.
هیپنوتیزم نوعی تلقین است؛ زمانی به فرد گفته میشود «پس از اینکه از خواب بیدار شدی، تمام دردهای مربوط به تجربهای سخت را فراموش کردی»، سپس فرد بیدار میشود و پس از آن حتی اگر آن اتفاق دوباره به ذهنش ورود کند، درد اولیهای که از به خاطر آوردن آن تجربه میکرد، برای او زنده نخواهد شد، در واقع هیپنوتراپیست از طریق ارائه پیشنهاد بهتر، و نه فرمان یا دستور، سعی دارد فرد را آرام کند.
درمانی تلفیقی از شناختدرمانی و هیپنوتیزم میتواند به تعدیل و بهبود علائم سرطان کمک کندساناز پیرایرانی، روانشناس بالینی و عضو انجمن روانشناسی اجتماعی ایران در خصوص اثربخشی هیپنوتیزمدرمانی در کاهش افکار مزاحم و شدت درد در زنان مبتلا به سرطان سینه به خبرنگار ایمنا میگوید: سرطان بهعنوان یک مشکل بهداشت جهانی و در حال گسترش به شمار میرود که تشخیص و درمان آن، فشارهای روانی، اجتماعی و بار اقتصادی زیادی را به دنبال دارد، در بین انواع مختلف سرطانها، سرطان سینه مهمترین عامل نگرانکننده سلامتی در زنان است، زیرا شایعترین علت مرگ ناشی از سرطان در زنان به شمار میرود و به نظر میرسد تا سال ۲۰۳۰، ۳۵ درصد افزایش در میزان کنونی سرطان سینه و بهطور عمده در کشورهای درحالتوسعه ایجاد شود.
وی ادامه میدهد: از آنجا که تشخیص این بیماری شایع، شروع یک دوره پرفشار برای مبتلایان است، در صورت بیتوجهی به وضعیت روانی بیماران، ممکن است منجر به از دست دادن کنترل، درماندگی، افسردگی، اضطراب، اختلال استرس پس از سانحه و درد شود و چهبسا این عوارض روانشناختی از طریق تأثیر منفی بر ادامه روند درمان و پیگیریهای پس از آن، بقای این بیماران را تهدید کند، با توجه به دلایل فوق نیاز به روشهای رواندرمانی مختلف ضروری است.
این روانشناس بالینی بیان میکند: تشخیص سرطان سینه به خودی خود، میتواند باعث ترس زیاد، ناامیدی و آسیب روانی شود و تمام ابعاد زندگی فرد را به چالش بکشاند، علائم افسردگی، اضطراب و اختلال استرس پس از سانحه بین ۲۰ تا ۶۶ درصد در زنان با تشخیص سرطان سینه در ۱۲ ماه اول بعد از تشخیص به وجود میآید، همچنین بیماران، افکار مزاحم، تصاویر منفی، خشم، قضاوتهای ناسازگارانه، اجتناب، مشغله فکری اعتقاد به سرنوشت، ناامیدی، احساس بیچارگی و درماندگی را گزارش میکنند که میتواند نقش مهمی در حفظ افسردگی و اضطراب این بیماران داشته باشد.
وی اضافه میکند: امروزه ترکیبی از درمانهای دارویی و روانشناختی با هدف کنترل بیماری و کاهش آسیبهای مربوط به این بیماری در دسترس است، مداخلات روانشناختی برای بیماران دارای سرطان، شامل آموزشهای روانشناختی، مدیریت استرس شناختی رفتاری، درمانهای حمایتی، درمانهای شناختی، آموزش آرامسازی عضلانی، آموزش مهارت حل مسئله، مهارتهای اجتماعی، پسخوراند زیستی، فعالسازی رفتاری، ذهنآگاهی است که در این زمینه رویکردهای شناختیرفتاری بیشترین شواهد را به خود اختصاص دادهاند و از طریق بازسازی شناختی، شناختهای ناسازگار بیماران دارای نشانههای اختلال استرس پس از سانحه و درد را تحت درمان قرار میدهند.
پیرایرانی میگوید: هیپنوتیزمدرمانی شناختی، درمانی تلفیقی از شناختدرمانی و هیپنوتیزم است که بر تحریفهای شناختی، خود هدایتگری منفی، افکار و باورهای خودکار منفی، طرحوارهها و نشخوارهای منفی تأثیر میگذارد و میتواند در اصلاح کردن شناختهای مرکزی که حول محور هویت فردی، خود پنداره و قواعد ذهنی ناکارآمد، سودمند باشد.
وی ادامه میدهد: هیپنوتیزمدرمانی شناختی شامل چند تکنیک اساسی است که میتوان از آنها برای انواع مشکلات از جمله آرامسازی (آرمیدگی) بهعنوان مهارت کنار آمدن که برای کاهش استرس و اضطراب سودمند است، استفاده کرد، از این رو درمان تلفیقی با هیپنوتیزم تا ۷۰ درصد از درمان شناختیرفتاری مؤثرتر است.
این روانشناس بالینی توضیح میدهد: یک مطالعه مروری نظاممند که اثربخشی هیپنوتیزم در سرطان سینه را در ۱۳ مطالعهی کنترلشده تصادفی با ۱۳۵۷ بیمار بررسی میکرد، شواهد امیدوارکننده در تأیید اثربخشی درمان با هیپنوتیزم و نیز هیپنوتیزمدرمانی شناختی ارائه داده است، همچنین در پژوهشی که روی بیماران مبتلا به سرطان انجام شده بود، مشخص شد که هیپنوتیزمدرمانی شناختی در مقایسه با درمان استاندارد و درمان حمایتی منجر به کاهش معنادار شدت درد میشود.
هیپنوتیزم در تسکین دردهای عصبی ناشی از شیمیدرمانی مؤثر استوی ادامه میدهد: ۴۵ بیمار مبتلا به سرطان، بهمنظور ارزیابی آثار هیپنوتیزم در تسکین درد به دنبال شیمیدرمانی پرداختند، این افراد چهار نوع درمان هیپنوتیزم، رفتاردرمانی شناختی، کنترل توجه و درمان استاندارد را دریافت کردند که از بین این درمانها ملاحظه شد که هیپنوتیزم، بیشتر موجب کاهش درد میشود.
پیرایرانی میگوید: هیپنوتیزمدرمانی شناختی شامل ترکیبی از مواجهه تصویری و موقعیتی، تکنیکهای مدیریت اضطراب مانند آموزش آرامسازی، آموزش تنفس و نیز بازسازی شناختی است و اساس کار این درمان در کمک به بیماران در جهت بازشناسی و تعدیل باورهای منفی و ادراکات درباره خود، دیگران و محیط است، در حقیقت بعضی از افکار و باورهای ناکارآمد در بیماران مبتلا به سرطان مانند احساس گناه، خودسرزنشی و خجالت تحتالشعاع اصلی درمان شناختی قرار میگیرند، همچنین موجب تسهیل پردازش رخدادهای آسیبزا و تجزیه و تحلیل باورهای غیرمفید در بیماران میشود.
وی اضافه میکند: هیپنوتیزمدرمانی شناختی به بیماران کمک میکند که بهطور منسجم، افکار ناکارآمد را با افکار واقعبینانه و مفید جایگزین کنند، در مورد بیماران مبتلا به سرطان سینه به دلیل اضطراب زیاد ناشی از بیماری و بروز خودبهخودی افکار مزاحم، اجتناب و فرار از مقابله با بیماری، تحریکپذیری و بیشبرانگیختگی و نداشتن تمرکز، نیاز به همراهی روش درمانی تسلیبخش دیگری احساس میشود که هیپنوتیزم میتواند روش کمکی مفیدی در تعدیل و بهبود این علائم باشد، بنابراین ترکیب دو درمان رواندرمانی شناختی-رفتاری و هیپنوتراپی، موجب افزایش عواطف مثبت و کاهش عواطف منفی و همچنین کاهش خستگی و ضعف عضلانی میشود.
با این اوصاف، میتوان گفت هیپنوتیزم مانند تماشای یک فیلم هیجانانگیز یا خواندن یک کتاب جذاب است که افراد برای چند ثانیه محو داستان آن میشوند و دیگر متوجه نخواهند بود که در اطراف آنها چه اتفاقی در حال رخ دادن است، این فرایند با اراده و همکاری خود فرد پیش میرود و هیپنوتراپیست تنها او را هدایت میکند تا با ذهنی باز، تمرکز و فکر کند؛ به گفته متخصصان این حوزه، درمانی تلفیقی از شناختدرمانی و هیپنوتیزم میتواند برای درمان بیماران مبتلا به سرطان و بهبود علائم کند.
کد خبر 717299